| کد مطلب: ۱۰۱۵۰۱۸
لینک کوتاه کپی شد

قرار نیست با انتخاباتی چالشی رو‌به‌رو باشیم

آرمان ملی- سهیل ثابت: هر چند که چند روز از اعلام تایید‌صلاحیت‌شدگان و راه‌یافتگان به رقابت‌های انتخاباتی می‌گذرد اما هنوز هم در فضای جامعه، رسانه‌های رسمی و به‌خصوص فضای مجازی تبعات این نحوه تصمیم‌گیری در تایید برخی چهره‌ها و مهمتر از آن رد‌صلاحیت برخی چهره‌ها به وضوح نمایان است. به قرائت عده‌ای ‌از چهر‌ه‌های سیاسی، برخی با پدیده انتخابات و کاندیداها با توجه به شرایط و زمانه کمتر در خصوص علل و دلایل رد‌صلاحیت افراد توضیح می‌دهند. همین امر باعث شده برخی این موضوع را مطرح کنند که باید در روند جاری تغییراتی ایجاد شود و به عبارت دیگر در نوع رویکرد به انتخابات و تعیین‌صلاحیت‌ها بازنگری شود. این در حالی است که پیش از اعلام احراز صلاحیت‌ها نوع نگاه جامعه به انتخابات و صندوق رای چندان مثبت نبود. به عقیده برخی امروز که این رویکردها نیز وضع شده است، شاید مشارکت حتی نسبت به انتخابات مجلس یازدهم نیز کمتر باشد. باید دید با این شرایط تحولات پیرامون انتخابات در روزها و هفته‌های پیش‌رو چگونه رقم خواهد خورد. برای بررسی اتفاقات اخیر پیرامون انتخابات‌، رد‌صلاحیت‌ها و مشارکت مردم «آرمان ملی» با سید‌مصطفی هاشمی‌طبا، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 و فعال سیاسی به گفت‌و‌گو پرداخته است که می‌خوانید.
اقدام اخیر در رد‌صلاحیت برخی چهره‌های شاخص مثل آقایان لاریجانی‌، جهانگیری یا پزشکیان و حواشی پیرامون این موضوع در انتخابات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به نظر من اینکه کسی رد‌صلاحیت شود چیز عجیبی نیست؛ منتها ما اصلا نمی‌دانیم روش برای این کار چیست. کسی که می‌خواهد رئیس‌جمهور شود باید چند خصوصیاتی داشته داشته باشد. نخست باید از نظر دینداری، تعهد دینی و اجتماعی و پاکدستی کیفیت خوبی داشته و بدون نقص باشد. دوم اینکه باید از سلامت روانی و جسمانی نیز برخوردار باشد. مثلا فرض کنید کسی که قلب مریضی داشته باشد یا کلیه و کبد او با مشکل مواجه باشد یا به نحو دیگری از لحاظ سلامتی در وضع مناسبی نباشد، نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود. از نظر روانی اگر فردی خود‌شیفته و پرخاشگر باشد نمی‌تواند به این جایگاه برسد. لذا باید این فرد از نظر سلامت روانی نیز از سوی شورای نگهبان و عواملش سنجیده شود. سوم اینکه باید برنامه داشته باشد و بگوید برنامه من در کار ریاست‌جمهوری این است. حال آقایان بگویند کدام یک برنامه ارائه داده‌اند و شورای نگهبان کدام برنامه را بررسی کرده است. من خودم دو دفعه توسط شورای نگهبان تایید شده‌ام اما کوچکترین ‌ارتباطی با من نداشته‌اند و کو‌چکترین تماسی با من گرفته نشده و برنامه‌ای از من نخواسته‌اند. البته از حسن‌نیت آنها تشکر می‌کنم اما به نظرم اصلا شیوه برخورد ‌کامل نیست. اعلام هم نمی‌کنند که چگونه صلاحیت را تشخیص می‌دهند و اگر کسی هم که رد شده بخواهد دلیل رد‌صلاحیت خود را بداند، اعلام نمی‌کنند. بنابر‌‌این نمی‌توان گفت این تایید‌شدن‌ها درست است یا خیر. هر کسی می‌تواند به دلیل اینکه برنامه خوبی نداشته یا خدای‌ناکرده از سلامت روانی و جسمانی کافی برخوردار نبوده، رد شود. یا اینکه در سمت‌های گذشته چه راندمان کاری‌ای د‌اشته است. اینکه فردی در دوره گذشته رفته و مذاکره کرده و احیانا تایید شده از چه جهت بوده است؟ مذاکره‌کننده نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود. اینها باید در اجرائیاتی که در کار دارند بگویند چه قابلیت اجرایی خوبی برای کشور دارند. بنابر‌این به نظر من شورای نگهبان باید یک بازنگری در شیوه کار خود داشته باشد و بعد هم شفاف آن را اعلام کند. اگر کسی نخواست دلیل رد‌صلاحیتش اعلام شود بحث دیگری است اما اگر خواستار اعلام دلیل رد‌صلاحیت خود بوده است، آن را اعلام کنند. البته ما چون نمی‌دانیم صلاحیت افراد به چه دلیل احراز نشده و دلایل آن، چه بوده نمی‌توانیم به شورای نگهبان اتهام بزنیم که در این مساله نگاه سیاسی داشته است. از طرفی به این موضوع هم نمی‌توان پرداخت که صلاحیت برخی افراد به چه دلیلی تایید شده است. بنابر‌این چون اطلاعات نداریم، نمی‌توانیم بگوییم رد یا تایید‌صلاحیت‌ها جناحی بوده است.
با توجه به نارضایتی‌‌های موجود و رد‌صلاحیت‌ها، مشارکت مردم در انتخابات را چگونه می‌بینید؟
به نظر نمی‌رسد مشارکت بیش از آنچه باشد که در انتخابات سال 98 مجلس صورت گرفته است. هر چند انتخابات شوراها هم برگزار می‌شود و چون در شهر‌های کوچک مردم در مورد شوراها حساس هستند، استقبال از این انتخابات ممکن است نسبتا مناسب باشد؛ چرا‌که وقتی مردم برای انتخابات شوراها پای صندوق رای حاضر شوند برای انتخابات ریاست‌جمهوری نیز رای خواهند داد. ولی روی هم رفته در فضای ذهنی مردم احتمالا این مساله وجود دارد که این افرادی که تایید شده‌اند و در انتخابات حاضر هستند خیلی به لحاظ بینشی با هم تفاوت نمی‌کنند. بنابر‌این قرار نیست با یک انتخابات چالشی رو‌به‌رو باشیم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند شخصی که برای ریاست‌جمهوری کاندیدا می‌شود باید سابقه حضور در امور اجرایی در سطوح مختلف را داشته باشد؛ در حالی که در چند نفر از کاندیداهای حاضر این مهم یافت نمی‌شود‌؛ این مساله را چطور تبیین می‌کنید؟
بنده نیز موافقم که برخی از این افراد از سابقه اجرایی برخوردار نیستند. یعنی سابقه‌ای که ما از آنها سراغ داریم آنگونه نیست که بگوییم سابق بر این در پستی اجرایی مشغول به کار بوده‌‌اند. مثلا فردی در گذشته رئیس شورایی بوده، نماینده مجلس یا مذاکره‌کننده بوده و اکنون برای انتخابات تایید شده که این خود محل اشکال است؛ چرا که آنها سابقه کار اجرایی درکشور نداشته‌اند. به نظر من نگاه شورای نگهبان به نحوه گزینش‌ها کامل نیست و باید ابعاد مختلف را ببیند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار