اختیارات شورای نگهبان و چند نکته

وقت آن رسیده پس از این همه سال و تجربیاتی که در زمینه عملکرد شورای نگهبان و نظارت استصوابی به دست آمده، آسیب‌شناسی کاملی صورت بگیرد. باید دید شورای نگهبان در راستای تقویت نظام جمهوری اسلامی چقدر نقش داشته است، نقش شورای نگهبان در تقویت مشارکت مردم در صحنه‌های مختلف از جمله انتخابات چه بوده. این موضوع باید در میزگردهای سیاسی ارزیابی شود، اساسا فکر می‌کنم زمان آن گذشته و برای این کار دیر هم شده است، نتیجه عملکرد روشن است که باید سبب تقویت اعتماد و مشارکت عمومی مردم شود اما اساسا آیا عملکردی که شاهد آن هستیم قوه مجریه را تقویت نموده است؟ همه انتخابات در تمامی ادوار گذشته را شاهد هستیم، اما در ادامه آن می‌بینیم که رئیس جمهورهای هر دوره یکی پس از دیگری زیر سوال می‌روند، رئیس جمهورهایی که حاصل عملکرد آنها هستند، ولی زمان پاسخگویی کنار می‌کشند و بار را به دوش مردم می‌نهند و می‌گویند انتخاب خودتان بوده است! یکی انحرافی می‌شود، یکی غرب زده، دیگری متهم به جاسوسی می‌شود و آن یکی مرعوب بیگانه، خلاصه این مسأله به لحاظ حقوقی و کارکردی پر از تناقضات شده است. چرا این گونه است که هر دوره از انتخابات که در کشور ما برگزار می‌شود کلی هزینه چه به لحاظ سیاسی، بار روانی یا اجتماعی در کنار هزینه‌های مادی ایجاد می‌شود؟ طبق شرایطی که قانون تعیین کرده مردم همگی حق انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند و اگر مسئولان اجرایی حق کسی را ضایع کردند نهاد مربوطه آن حق را به وی باز گرداند، اما می‌بینید که این نهاد از فلسفه اصلی که سبب شکل گیری آن بوده دور شده است، شورای نگهبان ذیل قوه مقننه و ادامه مجلس شورای اسلامی تعریف شده است و اختیار اجرایی ندارد، اما امروزه توانمندی‌های آن فراتر از قبل شده است. آیا مجلس می‌تواند مصوبه‌ای بیاورد که اختیارات شورای نگهبان را دقیق‌تر کند؟