آسیبشناسی تسهیلات ازدواج
سیدعلی یاسینی کارشناس امور بانکی
افــزایش تسهیلات ازدواج به مبلغ 700 میلیون ریال بــرای افراد ذکـور بالای 25 سال و خانمهای بالای 23 سال و مبلغ یک میلیارد ریال برای آقایان زیر 25 سال و خانمهای زیر 23 سال و مبلغ دو میلیارد ریال برای افراد زیر 23 سال وابسته به ایثارگران، با هر قصد و نیتی که طــراحان آن درنظر گرفته باشند وافی به مقصود نبوده و نیست و تمامی تجربیات ناکام قبلی موید این مطلب است که هرگونه تزریق نقدینگی به جامعه بدون درنظر داشتن منابع مشخص و صرفا چشم داشتن به دستگاه چاپ پول بانک مرکزی و برداشت از جیب عموم مردم برای این طرح و طرحهایی مانند ایجاد اشتغال با پرداخت تسهیلات به بنگاههای زود بازده یا ساخت مسکن مهر و... صرفا ساده اندیشی در تحلیل مسایل کلان اجتماعی و مهندسی آن براساس پیش فرضهای اشتباه و به دور از واقعیات موجود کشور و موجد نقدینگی و به تبع آن تورم غیرقابل مهار است. افزایش مبلغ تسهیلات ازدواج که اغلب متقاضیان آن فاقد شغل ثابت با درآمد مشخص هستند با انباشت مطالبات بانکها همراه خواهد بود این طرح مستقل از اینکه طـراحان آن چه منابعی برای آن در نظر گرفته باشند (که قاعدتا باید از محـل سپردههای قرضالحسنه مردم در بانکها تامین میشود و هم اکنون بعید است منابع قرضالحسنه موجود بانکها هزینه حدود100هزار میلیارد تومان را پاسخگو باشد) باعث زیان به خود است و اگر هدف از طرح و تصویب آن ازدواج آسان جوانان باشد به علت درنظر نگرفتن ملاحظات فرهنگی جامعه و تغییر نگاه و رویکــرد جوانان به مقوله ازدواج به جز قشر محدودی از افراد بعید است که تن به این نوع از سبک زندگی تحمیلی بدهند و تجربیات قبلی افزایش تسهیلات ازدواج در سالهای گذشته موید این نکته است که تعداد زیادی ازدواج توافقی و غیرتوافقی به نیــت استفاده از تسهیلات ازدواج صورت گرفته و بعد از آن در بهترین حالت اگر منجر به تخاصم و کش وقوس قضایی و افزودن بر مشکلات و طرح پروندههای جدیدی در دستگاه قضایی نشود جدایی توافقی سرانجام آن خواهد بود. به این معضل باید ازدواج اجباری جوانان بویژه دخترانی را اضافه کرد که عمدتا در حاشیه شهرها و نواحی پیرامونی و دور از مرکز و گرفتار انواع تبعیضهای اقتصادی و محرومیتهای فرهنگی و اجتماعی که در آستانه 20 تا 22سالگی قرار دارند (که اگر زیر 23سال تن به ازدواج بدهند بهجای 70میلیون مبلغ 100میلیون تومان وام میگیرند) را اضــافه کرد و دیگر اینکه احتمال رواج بیشتر کودک همسری و تحــت فشار قرار گرفتن افراد برای رضایت دادن به هر پیشنهاد ازدواجــی در این محدوده سنی را فراهم میکند. اگر هدف دیگر این طرح افزایش جمعیت کشور با ازدواج جوانان در محدوده سنی 20تا25 سال است با اندک مداقهای میتوان دریافت که بهبود سطح رفاه و استانداردهای زندگی اقشار متوسط و فقیر جامعه راه حل بهتری است و اگر افراد به این نتیجه برسند که فرزندآوری باعث بهوجود آمدن مشکلات بیشتر اقتصادی و اجتماعی و فرورفتن بیش از پیش در باتلاق فقر و تنگدستی نشود قطعا این مهم را موکول به توصیهها یا حتی مشوقهای حاکمیتی نمیکنند. به هر روی امید است که اتخاذ تصمیمات در مورد سبک زندگی افراد و شخصیترین انتخابهایشان در زندگی با رعایت ملاحظات دقیقتری صورت بگیرد و دولتها نتوانند به خواستههای خود در مورد نحوه و سبک زندگی افراد جامعه با برداشت از بودجه عمومی کشور جامه عمل بپوشانند.
ارسال نظر