جسارت احمدینژاد؛ سکوت اصلاحات
آرمان ملی: محمود احمدینژاد وارد عرصه انتخابات شد، نامش را نوشت، در شبکههای اجتماعی لحظه درگیری همراهان او در وزارت کشور منتشر شد و بالا رفتنش از نردههای وزارت کشور. این نامنویسی چیزهای دیگری هم داشت که شاید رسانهها کمتر به آن توجه کردهاند. با همان سبک و سیاق کارهای خودش از نردههای وزارت کشور بالا رفت و با آنها حرف زد. احمدینژاد اما روز نامنویسی انتخابات، اظهارات معناداری هم کرد؛ از این گفت که در صورت ردصلاحیت، نه انتخابات را تایید میکند، نه رای میدهد و نه از احدی حمایت میکند. او میگوید با روالی که اکنون کشور اداره میشود، امکان اصلاح وجود ندارد. مشکل اصلی نوع نگاه کلان به کشور است. جدا شدن حکومت از مردم در حدی است که به کلی از اهداف انقلاب دور شدهایم. زمانی افتخار نظام، حضور پرشور مردم در انتخابات بود؛ اما اکنون کار بهجایی رسیده که از اطلاعرسانی و اعلام آمار در انتخابات طفره میروند. مردم هیچوقت آنها را قبول نداشتهاند که نمونهاش هم انتخابات قبلی است. او از ورود غلط به قانونگذاریها میگوید و... . محمود احمدینژاد دراین مدت اما هرچه میگفت و میگوید از سوی رسانههای راست و چپ مورد
حمله قرار میگرفت و میگیرد. راه و روش احمدینژاد به گونهای شده که اساسا او را از هر دوطیف نه تنها جدا کرده؛ بلکه به مخالفان شماره یک هر دو جناح بدل ساخته است. هرچند در کارنامه اعمال او گذشتههایی تلخ نوشته شده که نمیتوان آن را فراموش کرد. محمود احمدینژاد با علم به ردصلاحیت شدنش بار دیگر کاندیدا شده و این خود معنادار است. اظهارات امروزش خیلی صریحتر و بیپرواتر از هر زمان دیگری است. گفتههایی که شاید اگر از زبان چهرههای دیگری شنیده میشد آن افراد را نزد مردم بسیار محبوب میکرد. احمدینژاد اگر از دید بسیاری صداقت هم نداشته باشد اما از نگاه عدهای جسارت دارد. این در حالی است که از سویی دیگر اما شاهد هستیم جریان اصلاحطلب عکس این عمل کرده است؛ جریانی که بقای در قدرت را به جسارت ترجیح میدهد و از این رو هر بار محافظهکارتر میشود و همین موضوع همانی است که برای بسیاری از مردم دلسردکننده است. احمدینژاد این روزها کاملا مسیری جدا را دنبال میکند. میداند که برای قدرت دیگر نتیجهای هم نخواهد گرفت اما به جایش اگر در دل مردم برود نسبت به چند سال گذشته شاید وجههاش اندکی ترمیم شود. این موضوع را می توانیم در
اظهارات و اعمال امروزش جستوجو کنیم یا اوج اتفاقات بد این سالها که مردم را به همان دولت او راضی کرده است؛ اما نتیجهاش این است که میبینیم. ولی عکسش در جریان اصلاحطلب دیده میشود؛ اینکه روزبهروز از مردم دورتر میشوند و همانطور از قدرت هم.
امید به لاریجانی
حجتالاسلام وحید هروآبادی از حامیان احمدینژاد البته تاییدصلاحیت احمدینژاد را صددرصد غیرممکن هم نمیداند و به «آرمان ملی» میگوید: در سال 76 نیز آقای خاتمی نوعی نماد تقابل در برابر وضعیت بوده اما دیدیم که تایید صلاحیت شده است. در این میان عدهای هم این موضوع را مطرح میکنند، کسانی که دو دوره رئیسجمهور شدهاند دیگر رد صلاحیت میشوند که در پاسخ به این هم ما آقای هاشمی را در سال 84 داشتهایم که بهرغم هشت سال رئیسجمهوری اما تایید شده است. این دو موضوع میتوانند به عنوان فکتهای تاریخی باشند که احتمال تاییدصلاحیت احمدینژاد را صفر نکند و چهبسا بسته به شرایط امروز ناگهان جامعه سورپرایز شود. وی درباره اظهارات احمدینژاد میگوید: آنچه امروز احمدینژاد یا آقای تاجزاده بیان میکنند واقعا کف مطالبات مردم است و چیز عجیبی نیست. وی درباره محافظهکاری قاطبه اصلاحطلبان برخلاف احمدینژاد اظهار میکند: برای من ناراحتکننده است، برای اینکه نیروهای اصلاحطلبان را بسیار شریف و ارزشمند میبینم اما در چنین شرایطی، امروز زمزمههایی میشنویم مبنی بر اینکه آنها به جایی رسیدهاند تا بخواهند از لاریجانی حمایت کنند یا
در نهایت از کسانی مثل عارف که در مورد سکوتش طنزها ساخته شده است حرف بزنند. اگر اصلاحطلبان چنین رفتارهایی را از خود نشان دهند قطعا خود را از مردم بیشتر دور میکنند. وی ادامه میدهد: انسان یکبار امید دارد چیزی به دست بیاورد و برای همین محافظهکار است و یکبار سعی میکند چیزهایی را که دارد، از دست ندهد. اصلاح طلبان اکنون میخواهند همین چیزهایی را که دارند، از دست ندهند. شاید در شورای شهر یا در هیأت علمیهای دانشگاهی و... بمانند اما بدانند اگر امروز از امثال لاریجانی حمایت کنند نسبت به اصولگرایان وضعیت بدتری پیدا خواهند کرد. من نگران این هستم که آدمهای ارزشمند این جریان به پای ساکتان و محافظان و زدوبندکنندگان بسوزند.
ارسال نظر