| کد مطلب: ۱۰۱۳۵۷۰
لینک کوتاه کپی شد

دیدن صبح فردایم آرزوست!

نازنین فرازی روزنامه‌نگار

نمی دانم امروز این مطلب را کسی می خواند یا نه؟ پسرم با نگرانی می‌پرسد آیا فردا صبح هم برای کلاس‌های آنلاین بیدار می‌شود یا نه؟ حتی مانند اعدامی‌ها آخرین درخواستش این بود که به‌رغم کرونا پیتزا بخورد که خورد! اما امان از چینی‌ها که حالا باید نگران قطعات بزرگی از موشکی باشیم که برای قراردادن یک ایستگاه فضایی در مدار زمین از کنترل خارج شده و حالا دارد با سرعت به زمین می‌رسد. هرچند مکان بازگشت بقایای موشک چینی به زمین اینکه لانگ مارچ 5 بی (اسم کوفتی موشک) در نقطه‌ای که از قبل طراحی شده در اقیانوس فرود بیاید یا در مناطق مسکونی معلوم نیست اما اگر بخواهم روراست باشم باید بگویم که شدیدا آرزو می‌کنم لااقل سرزمین عزیزم از این یک بلا محفوظ باشد. پسرم که از خودم خبرنگارتر شده و اخبار موشک را دنبال می‌کند، گفت که سی ان ان گفته موشک در ترکمنستان فرود می‌آید و مشکل این است که محل فرود دریا نیست بلکه زمین است. به شدت دلم می‌خواهد حرف‌های سخنگوی وزارت خارجه چین را باور کنم که اکثر بقایای راکت چینی در مسیر بازگشت به سطح زمین می‌سوزد و بسیار بعید است هیچ مشکلی به وجود آورد! اما از این حرف‌ها که بگذریم شاید بد نباشد هر روز فکر کنیم که فقط امروز را داریم. راستی هر کدام ما چه می‌کردیم اگر فقط امروز را می‌دیدیم و فردایی در کار نبود. به نظرم حتما که با هم مهربان‌تر بودیم، بیشتر به هم کمک می‌کردیم، همدیگر را می‌بخشیدیم و از اینکه چقدر دست و پا زدیم و دویدیم و نگران بودیم، ناراحت می‌شدیم. واقعیت این است که دنیا همانند قطاری در حال گذار است و ما هم مسافرانی هستیم که دیر یا زود باید از آن پیاده شویم. به قولی هیچ کدام ما قطعا تا آخر 1400 نیستیم و هر کدام وقتش که برسد، آماده باشیم یا نباشیم، آرزومند باشیم یا نباشیم، بخواهیم یا نخواهیم، چشم برهم خواهیم نهاد. شاید حالا بیشتر از هر وقت دیگر دلم می‌خواهد از خودم معذرت‌خواهی کنم به خاطر همه نگرانی‌های بیهوده‌ای که داشتم و اغلب هم کاری از دستم برنمی‌آمد! حالا حتی نمی‌خواهم به لانگ مارچ 5 بی فکر کنم. بیشتر از همیشه دلم می‌خواهد نفس عمیق بکشم، چشم‌هایم را ببندم و اگر صبح بیدار شدم، خدا را شکرگزار باشم و کمتر نق بزنم!

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار