نفوذيها دقيقا در كجا بودند؟
تـــرور شـــهيد فخريزاده، حوادث يكساله نطنز و... اين پرسش را براي افكار عمومي بهوجود آورده كه نفوذيها، جاسوسان و عوامل آنها چگونه توانستهاند دست به هركاري بزنند؛ مقصر و پاسخگو كيست؟
آرمان ملی- امید کاجیان: آبان ماه 94. تازه در اوج روزهایی که امید بر کشور سایه افکنده بود و خیلیها به آینده روشن پسابرجامی در دوران روحانی دل خوش کرده بودند، کلیدواژهای بهنام پروژه نفوذ که دغدغه اصلی بود اما اسباب دستی شد برای بازیهای جناحی. چندی از این واژه نگذشته بود که ناگهان به صورت زنجیروار بازداشت چند روزنامهنگار و البته صاحبان کانالهای تلگرامی بر سر زبانها افتاد آن هم تحت همین عنوان. از همان زمان رئیسجمهور هشدار داده و تاکید کرد که با واژه «نفوذ» پروندهسازی نشود. همان موقع عدهای بدترین راه مقابله با نفوذ را جناحی کردن آن برای حذف رقیب دانستند و اینکه بنا نیست چند روزنامهنگار جوان نقشی دراین پروژه ایفا کنند. این که روحانی در آن روزها به بازی با کلمه نفوذ اشاره کرد، دربرگیرنده حرفها و اعتراضهای پنهان او به جریانسازیهای احتمالی علیه خود و دولت و البته همفکرانش نیز بود. همه میدانستند که عدهای با بهرهگیری از کلیدواژه نفوذ سعی میکنند تا آن را هم مانند بعضی از مقولات دیگر به سود خود مصادره کنند. همانهایی که تا دری به تخته میخورد پای جاسوسی و عوامل غرب و دشمن را پیش میکشند و پشت آن
مخفی میشوند. تا دو سه سال پیش هم ازعهده پیاده کردن نقشه خود، خوب برآمدند.
جاسوسی مذاکرهکنندگان
پروژه نفوذ اما زمانی از حالت بازداشت چند روزنامهنگار و... بهدرآمد که خبرهایی عجیب از تیم مذاکرهکننده هستهای به گوش رسید. دقیقا همان چیزی که روحانی نسبت به آن وحشت داشت و اینکه بازی با کلمه نفود، وزارت خارجه و دولت او را به این متهم کند که نتوانستهاند جلوی جاسوسانی که در بیخ گوش آنها هستند را بگیرند.
کریمی قدوسی نماینده اصولگرا از کسانی است که از حضور این جاسوسان سخن به میان آورد و نخستین نامی که از آن یاد کرد عبدالرضا دری اصفهانی بود. بعداز مدتی نامهای دیگری نیز به این لیست از قول او اضافه شدند. سیروس ناصری، مشکان مشکور و محمدعلی شعبانی و... . جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در شهریور ۹۷ در برابر ادعاهای مطرحشده ازسوی جواد کریمی قدوسی درباره وجود جاسوس در تیم مذاکرهکننده هستهای که فصل دوم سریال گاندو هم براساس آن ساخته شده، گفت: چهار نفری که آقای کریمی قدوسی نام بردند یا از سوی دستگاههای دیگر به ما معرفی شدند یا براساس شناخت از گذشته از آنها استفاده کردیم و من جز خدمت از آنها در مذاکرات ندیدم. من مسئول روابط دیگر آنها نیستم و آنها هم در هیچ یک از مذاکرات خصوصی نبودند و تنها در جلسات تخصصی حضور داشتند. اما آیا مشکل نفوذ آنطور که جریان تندرو میخواست نشان دهد تنها در طیف رقبایش بود؟
نفوذ تا کجا؟
سال 97 بنیامین نتانیاهو با حضور در مقابل دوربینها ناگهان از مجموعهای از سیدیها و پروندههایی رونمایی کرد که مدعی بود مأموران موساد به آن دست یافتهاند. حدود ۵۰هزار صفحه سند، ۱۶۳لوح فشرده شامل پروندهها، طرحها و فیلمهای مربوط به فعالیتهای هستهای ایران. آن موقع ادعا شد که مأموران سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) در تاریخ ۳۱ ژانویه در شورآباد تهران تنها ۶ساعت و ۲۹دقیقه زمان داشتند تا به انبار فایلهای مربوط به فعالیتهای هستهای ایران دستبرد بزنند. یعنی یک دقیقه پیش از آن که نگهبان شیفت ۷صبح انبار مثل هر روز بر سر کار خود حاضر شود. در این فاصله زمانی، آنها نخست آژیرهای خطر انبار استتارشده در یک منطقه تجاری بیارتباط با فعالیتهای هستهای را از کار انداختند، سپس با شکستن دو در این انبار وارد آن شدند و عملیات نفوذ به درون گاوصندوقهای حاوی اسناد محرمانه هستهای ایران را آغاز کردند. نفوذناپذیری این گاوصندوقها موجب شد تا آنها مجبور به ذوب بخشهایی از این گاوصندوقها شوند. برای این منظور حرارتی در حدود ۲هزار درجه سانتیگراد نیاز بود ولی چون ماموران موساد میدانستند که اسناد هستهای مورد نیاز دقیقا در کدام
یک از دهها گاو صندوق موجود در انبار متروک قرار دارد، نفوذ به داخل ۳۶صندوق مورد نظر، طی زمان باقیمانده و با استفاده از مشعلهای هواگازی ممکن بود. برخی هیچگاه این موضوع را تایید نکردند. بنیامین نتانیاهو آن زمان از فعالیتهای هستهای در شورآباد و تورقوزآباد سخن گفت که شبکههای اجتماعی به این اظهارات خندیدند و با مراجعهای به منطقه گفته شده که اینجا مربوط به ضایعات آهن است و قالیشویی است
و... . مناطقی که البته بعدها ظاهرا آژانس اعلام کرد که باید از آنها دیدن کند و این موضوع باعث ایجاد چالشهایی شد. به هرروی این موضوع صرفا یک نمایش دروغین توصیف شد. سال 98 ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا یکبار دیگر موضوع نفوذ را مطرح ساخت، هرچند عدهای نقش نفوذیها را دراین امر رد میکردند. باز هم اخبار جدید یکی پس از دیگری شنیده میشد. انفجار درسایت نطنز، ترور فخریزاده و... همگی نشان از این داشت که ظاهرا اشرافهای اطلاعاتی سروشکل دیگری به خود گرفته است. این اواخر اما تاکید تلویزیون بر ساخت سریال گاندو و ارتباط صرف جاسوسان با تیم مذاکرهکننده هستهای و دولت از قرار باعث شد تا پرونده بسیاری از این موارد که ارتباطی با دولت ندارد باز شود. نشان به آن نشان که علی جنتی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود دراینباره اظهاراتی تامل برانگیز کرد؛ اظهاراتی که برخی مدعیان مبارزه با پروژه نفوذ گوشزد میکند که آنها خودشان در این مساله درگیر شدهاند. جنتی نوشت: «پیشنهاد میکنم صدا وسیما، گاندو ۳ را به افشای شیوههای نفوذ جاسوسان اسرائیلی در نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کشور اختصاص دهد که مرکز مهم
هستهای نطنز را منفجر کردند، هزاران سند بهکلی سری را سرقت کردند و در روز روشن شهید محسن فخریزاده را به شهادت رساندند و کمترین ردپایی از خود بجای نگذاشتند.» چند روز بعد ازاین اظهارات نطنز برای بار دوم طی یکسال اخیر منفجر شد. این انفجار دوم اینبار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را به واکنش واداشت. اظهاراتی که مهر تاییدی بر این بود که اوضاع خیلی فراتر از این حرفها و تلاشهای جناحی در حوزه نفوذ است. او به نوعی بر این مطلب صحه گذاشت که سریترین بخشها گاهی در نوعی برآشفتگی به سرمی برند. رضایی در گفتوگویی به مهر میگوید «کشور به طور گسترده یک آلودگی امنیتی پیدا کرده است و نمونه آن این است که کمتر از یک سال، سه رویداد امنیتی اتفاق افتاده است؛ دو انفجار و یک ترور.» وی افزود: «قبل از این، از اسناد به کلی سری هستهای ما سرقت شده است و قبل از آن چند ریزپرنده مشکوک آمدند و کارهایی انجام دادند. »رضایی و جنتی هر دو بر موضوعات مشترکی اشاره دارند. از جمله به سرقت رفتن اسناد محرمانه و به کلی سری که از قرار معلوم شاید بیارتباط با آن اسنادی که نتانیاهو از آن میگفت و تکذیب شد نباشد. رضایی درواقع همان چیزی را
تایید میکند که پیشتر مقامات آن را تکذیب میکردند. در ادعای محسن رضایی، از پرواز «چند ریزپرنده مشکوک» نیز سخن به میان آمده که هیچگاه در مورد آن پیشتر سخن گفته نشده بود اینکه دقیقا چه زمانی چنین اتفاقی افتاده است. هرچند این اواخر شنیدن دوبار صدای آژیر خطر در غرب تهران نیز بر شائبات افزود. هرچه هست اینکه امروز آنهایی که تلاش میکردند تا از موضوع پروژه نفوذ بهرهبرداریهای سیاسی کنند اکنون خود براین نکته واقف هستند که نفوذ تا کجا پیش رفته است و اساسا پیش از متهم کردن بخشهای دیگر به اهمالکاری، باید به بازسازی خود در این زمینه دست بزنند و به جای سرزنش دیگران دنبال رفع مشکل باشید. آیا این نفوذ تا هر میزان جز یک آشفتگی است؟
ارسال نظر