اكثر مردم «رای خاكستری» هستند
آرمان ملی- محمد هادی علیمردانی: افرادی که تاکنون نــامزد انتخابات ریاست جمهوری شدهاند، با توجه به اجماع احزاب جریانهای مـطرح سیاسی به صحنه نیامدهاند. معضل نامزدهای غیرحزبی یکی از مشکلات انتخابات در ایران است، در حالی که هنوز مردم استقبال چندانی از انتخابات پیش رو نشان ندادهاند. در همین رابطه «آرمان ملی» گفتوگویی با حسین کنعانیمقدم دبیرکل حزب سبز و فعال سیاسی اصولگرا داشت که در ادامه میخوانید.
در روزهای بــاقیمانده تا انتخابات، نقش جریانــات سیــاسی در جـــذب رای مردم و افزایش مشارکت را چطور ارزیابی میکنید؟
پیروزی ملت ما در بازه حساس انتخابات 1400، حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای است. حتی جناحهای سیاسی باید به جای اینکه به فکر رای دادن مردم به خود یا نامزد مورد نظرشان باشند، باید به این فکر باشند که مردم رای بدهند. متاسفانه اکثر نامزدها و جناحهای سیاسی به دنبال آن هستند که مردم به خودشان رای بدهند، در حالی که محور اصلی باید این باشد که مردم بیایند و رای بدهند. خصوصا قشر خاکستری که همه طیفی در آن وجود دارد و برآورد من آن است که 70 درصد مردم در قشر خاکستری هستند. 30 درصد آرا که جناحهای اصلاحطلب، اصولگرا و غیره دارند، اینها با رفتار سیاسی جناحها ساماندهی میشوند اما آنچه لازمه ورود رای خاکستری به انتخابات است تا مشارکت حداکثری و حماسه سیاسی را رقم بزند، آن است که نامزدهایی که وارد انتخابات میشوند، چه گفتمانی را به عنوان گفتمان غالب مطرح میکنند. گفتمان غالب باید تغییر ایجاد کند تا مردم احساس کنند اگر پای صندوقهای رای آمده و اعتماد کنند، رای آنها موجب تحول و تغییر اساسی در ساختار اجرایی کشور شود. در غیر این صورت مردم نسبت به بدعهدی که جناحهای سیاسی داشتهاند، شعار داده و در عمل به آن اعتنا
نکردهاند، دلخور بوده و چندان تمایلی به رای دادن جناحی ندارند. این برای جناحهای سیاسی این تکلیف را ایجاد میکند که تلاش کنند به جای دعوت به خود کردن، مردم را به انتخابات دعوت کنند. این اصل است. اگر مردم در انتخابات حضور پیدا کنند و مشارکت حداکثری باشد، همه پیروزند اما اگر نامزد مد نظر ما با رای حداقلی پیروز شود و رئیس جمهور حداقلی روی کار بیاید، شکست برای همه خواهد بود. رئیس جمهور حداقلی مشکلی را از کشور حل نمیکند و شاید خود به مشکلی برای کشور تبدیل شود.
فضای کـــشور را در فاصله دو ماه تا انتخابات ریـــاست جـــمهوری تا چه حد انتخاباتی ارزیابی میکــنید؟ آیا شور انتخاباتی در مردم وجود دارد؟
تجربه انتخاباتهای گذشته در این 40 سال نشان داده است که هرچه به دقیقه 90 انتخابات نزدیک میشویم، شور و شوق انتخاباتی و هیجانات انتخاباتی بیشتر میشود. خصوصا مناظرهها و برنامههای تلویزیونی نیز به این امر کمک میکند اما با توجه به شرایط کرونا احزاب جلسهای ندارند، نه میتوانیم تجمع داشته باشیم، نه میتینگ، نه سخنرانی و نه مساجد فضای تجمعی دارند. عدم ارتباط میان مردم و تنها به فضای مجازی متکی شدن، شور و حال انتخاباتی را نشان میدهد. ممکن است آتش زیر خاکستری وجود داشته باشد که با نزدیک شدن به انتخابات شعلهور شود. با این حال شرایط به گونهای به نظر میرسد که کرونا در انتخابات اثر گذاشته است. شور و حال هیجانی انتخابات در کشور ما شکل نگرفته است.
کاهش میزان مشارکت در انتخابات 98 نیز به دلیل بیماری کرونا بود؟ نمیتوان بیاعتمادی به صنـــدوق رای را مــطرح دانست؟
اصل بیاعتمادی مردم به جناحهای سیاسی است، زیرا به شعارهایی که داده شد عمل نکردند. 90 درصد مشکلات موجود در کشور متوجه عملکرد جناحهای سیاسی است. این واقعیت است که مردم به حرفها و شعارهایی که داده میشود اعتماد ندارند. البته شرایط کرونایی و نوع انتخابات نیز موثر است. اگر انتخابات آینده بر اساس سیستم مجازی یا رای غیابی باشد، ممکن است، مشارکت نیز کاهش پیدا کرده و آسیب ببیند.
اگر مسئولین بخواهند برای پررنگتر کردن حضور مردم در انـــتــخابات قدم بردارند، چه کارهایی را میتوان انجام داد؟ آیا زمان کافی برای این امر وجود دارد؟
بله! اگر در رابطه با شرایط اقتصادی، مطالبات مردم که قطعا بر حق است، معیشت ملت و نوع عملکردی که نظام میتواند در رابطه با حل مشکلات داشته باشد، چه در بحث برجام و سایر قراردادهای بینالمللی و رفع تحریمها و تهدیدها، اقدام مثبت و منسجمی انجام شود، به نظر میرسد که مردم پای نظام میایستند و حمایت میکنند. تجربه نیز نشان داده است که ملت کشور را رها نمیکنند تا عدهای بخواهند آن را مصادره به مطلوب کنند. اگر در این فرصت چند ماهه روی معیشت مردم و بحث اقتصادی اقدامات مثبتی انجام شود تا مردم اثر آن را در سفره خود ببینند، انتخابات رونق خواهد گرفت، از جمله این اقدامات، بورس، بازار سرمایه، کالاهای اساسی، ترمیم حقوق بازنشستگان و کارمندان و رفع بیکاری است که آثار خود را به سرعت در جامعه نشان خواهد داد. در غیر این صورت اگر تنها شعارهای درازمدت داده شود، انتخابات پرشور نخواهد بود.
تعدادی از چهرههای سیاسی نیز در انتخابات اعلام نامزدی کـــردهاند. نقش نامزدهای انتخاباتی را در پای صندوق رای آمدن مردم چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه پدیده بسیار بدی در کشور ما وجود دارد. به جای اینکه احزاب، گروهها و ساختارهای دارای نفوذ در عرصه سیاسی نامزد معرفی کنند، نامزدها خودشان خودشان را معرفی میکنند و میگویند بیایید به ما رای بدهید. این نشاندهنده آن است که ساختار بیمارگونهای در نظام ما وجود دارد که نمیتواند افرادی را در درون خود پرورش دهد، ساماندهی کرده یا برای سمتهای مهم تربیت کند. این رفتار باید تغییر کند و نامزدها اول بگویند کدام جناح سیاسی و با چه درصدی از آرا آنان را حمایت کرده و گفتهاند وارد صحنه بشوید. در غیر این صورت و با توجه به قانون انتخابات، ما از فردا با سیلی از نامزدها متوجه خواهیم بود که تنها زحمت شورای نگهبان را زیاد میکنند.
سالها است که درباره مشکلات ساختار حزبی در ایران صحبت میشود اما مشکلاتی که اشاره کردید هنوز رفع نشده است. علت نبود نامزد حزبی را باید در کجا جستوجو کرد؟
نظام ریاستی، حزبی، پارلمانی، زمانی سلطنتی و دیگر مجموعههایی از شیوه حکومت، تعریفی از حزب را در درون خود ندارند. همه کاره در نظام حزبی، حزب است. در نظام ریاستی، احزاب چندان اثری ندارند. در نظام پارلمانی اگر مجالس بر اساس کرسیهای احزاب شکل بگیرد، حزب تاثیر بیشتری خواهد داشت. نظام ما همه این موارد را دارد اما هیچکدام نیست. به همین خاطر نمیتوانیم جایگاه مشخصی برای احزاب در کشور ایجاد کنیم.
ارسال نظر