| کد مطلب: ۱۰۱۱۲۷۴
لینک کوتاه کپی شد

نا امیدی و بی‌اعتمادی بزرگ‌ترین مانع مشارکت

آرمان ملی- حمید شجاعی: انتخابات ریاست جمهوری در حالی حدودا 2 ماه دیگر برگزار خواهد شد که در جامعه نشانی از شور و شوق انتخاباتی دیده نمی‌شود، هر چند که به عقیده قاطبه کارشناسان و تحلیلگران این شرایط منبعث از نارضایتی‌های موجود از برخی ناکارآمدی‌ها و ایجاد شرایط سخت اقتصادی و معیشتی بر مردم است. همین امر هم باعث شد تا مردم واکنش به این امر را با مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس نشان دهند. آنچه مسلم است به عقیده بسیاری اعتماد مردم به برخی عملکردها و روندها آسیب جدی دیده و گویی مردم امیدی به تغییر و آینده‌ای روشن ندارند. از همین رو است که عده‌ای بیان می‌کنند برای مشارکت حداکثری باید درصدد بود تا مردم را نسبت به آینده‌‌ای روشن و حضور در انتخابات اقناع کرد. برای بررسی شرایط موجود در کشور، انتخابات 1400 و علل عدم تحقق وعده‌های روسای جمهور «آرمان ملی» با فرزانه ترکان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.

برخی معتقدند که اصلاح‌طلبان باید ابتدا در شاکله درونی خود به اجماع برسند و سپس به بازیابی سرمایه اجتماعی همت گمارند؛ تحلیل شما از این موضوع چگونه است؟
به نظر من مساله و دغدغه اصلی اصلاح‌طلبان اکنون باید این باشد که چگونه مردم را امیدوار کنند که حضور در انتخابات می‌تواند در سرنوشتشان تاثیرگذار باشد. متاسفانه این دیوار بی‌اعتمادی که بین مردم و دست اندرکاران امور کشور به وجود آمده و این جو ناامیدی که در میان مردم وجود دارد و در خیلی از موارد هم به حق است بزرگ‌ترین مانع برای مشارکت در انتخابات است. لذا قبل از اینکه دنبال انتخاب کاندیدای اصلح و تشکیل جلسات و ایجاد اجماع باشیم ابتدا باید فکری برای افزایش مشارکت مردم کنیم و حرف‌هایی بزنیم که برای مردم باورپذیر باشد. اگر وارد انتخابات شوند و مثل انتخابات دوره قبلی ریاست جمهوری پای صندوق رای بیایند چه تاثیری در تغییر شرایط زندگی خود و کشور می‌توانند داشته باشند. تا وقتی که این موضوع حل نشود سایر مسائل به مسائلی فرعی تبدیل خواهد شد. اصل مطلب این است که آیا مردم در انتخابات مشارکت خواهند داشت یا خیر و راهکار ما برای برون‌رفت از این مشکلات کشور برای مشارکت مردم در انتخابات چه خواهد بود. در طول 40 سال گذشته مطرح شده که ما هر 2 سال یک بار به تناوب یک انتخابات داشتیم و این امر را به عنوان شعاری که دموکراسی در کشور ما برقرار است استفاده شده است. اما مردمی که زیر فشار اقتصادی له می‌شوند و در نبود امکانات اولیه زندگی و اصول اولیه و حداقلی رفاه گیر هستند و به سختی زندگی می‌کنند به چنین چیزی باور ندارند. من به دلیل شغل پزشکیم با بیماران در تماس هستم، می‌گویم مریض دیابتی انسولین پیدا نمی‌کند، مریضی که می‌خواهد شیمی درمانی کند اما داروی آن نیست و مادر 4 بچه که به خاطر نبود دارو متاسفانه جان خود را از دست می‌دهد. ای کاش در طول این سال‌ها حداقل برای یک بار هم که شده رفراندومی برگزار می‌شد که آیا با همین روال ادامه سیاست‌های کشور را قبول دارند یا خیر. ولو اینکه تصمیم‌گیری ما بر حق و حرفمان درست باشد اما اگر اکثریت جامعه با آن موافق نباشند نباید این روال ادامه پیدا کند. باید اجازه دهیم مردم انتخاب کنند و نوع زندگی خود و فرزندانشان در اختیار خودشان باشد. یعنی مردم احساس کنند که اگر پای صندوق رای می‌آیند می‌توانند نظر خود را به راحتی مطرح و تغییری ایجاد کنند.
برخی مطرح می‌کنند با توجه به انتخابات مـــجلس و حــضور حـــداقــلی مردم دیگر نهاد انتخابات کارکرد خود را از دست بــدهد؛ از دیــد شـما برای احیای کارکرد نهاد انتخابات و صندوق رای چه راهکارهایی را می‌توان ارائه داد؟
بحث اصلی مردم این است که نماینده‌های افکار مختلف جامعه امکان ورود به مراکز تصمیم‌گیری در کشور را ندارند. ما در مورد مجلس دیدیم که با تیغ تند رد صلاحیت‌هایی که شورای نگهبان گذاشت و هر کسی ذره‌ای زاویه و افتراق با آنها داشت را رد صلاحیت کردند مردم عملا نماینده‌هایی که ممکن بود خودشان قبول داشته باشند و افکار متعدد و متفاوت وارد مجلس شوند و در مباحث و تصمیم‌گیری‌ها نظر همه اقشار جامعه را انتقال دهند از دست دادند. لذا وقتی می‌بینند در انتخاباتی که از پیش تقریبا نتیجه قابل تحلیل است که مثلا از بین این 20 نفر باید به این 10 نفر رای دهید و تفاوتی هم بین نوع فکر، نظر و تصمیم گیری بین این 20 نفر وجود ندارد چنین اتفاقی نمی‌افتد مطمئنا حاضر نیستند مشارکت کنند. لذا وقتی اجازه نمی‌دهیم که این تنوع آرا و افکار وارد نهادهای تصمیم‌گیری شوند قطعا مردم آن شور و اشتیاق را نخواهند داشت. در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز به همین شکل است. اگر قرار باشد که سلیقه‌های مختلف آحاد جامعه نادیده انگاشته شود و فقط از مردم بخواهیم که پای صندوق‌های رای بیایند و از بین این 4 یا 5 نفری که همه در یک جناح فکری هستند و تقریبا یک مدل فکر می‌کنند من فکر نمی‌کنم که مردم با این حرف‌های ما و با تکرار می‌کنم بزرگان و تلاش‌های ما قانع شوند و به صندوق‌های رای روی خوش نشان دهند.
طی دولت‌های مختلف این مساله را شاهد بوده‌ایم که روسای جمهور منتخب با وعده‌هایی روی کار می‌آیند اما در پایان دوره آن وعده‌ها کم یا عملی نمی‌شود؛ حــال این پرسش مطرح می‌شود که چه تضمینی خـــواهد بود رئیس جمهور بعدی نیز به همین روال عمل نکند؟
من معتقدم رئیس جمهور در جایگاه رئیس قوه مجریه باید در حیطه اختیارات خود به مردم قول و وعده بدهد. در انتخابات دوره‌های قبل موضوع مقداری فراتر از این بحث رفت و کاندیداهای ریاست جمهوری حرف‌هایی ولو قشنگ و زیبا زدند که اصلا در حیطه تصمیم گیری آنها نبوده و همین امر باعث می‌شد که مردم گاها فکر می‌کردند که تغییراتی فراتر از قوه مجریه اتفاق خواهد افتاد و بر همین اساس رای دادند و دیدند که هیچ تغییری رخ نداده و نا امید شدند. غیر از آن خود رئیس جمهور نیز در زمانی می‌تواند به وعده‌های خود چه از نظر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم عمل کند که در واقع دست و پایش برای انجام این کار باز باشد. وقتی که وضعیت تصمیم‌گیری‌های ما بر اساس نظام سیاسی کشور به نوعی است که باید بر اساس مقابله با آمریکا، عدم ارتبط مستقیم با کشورهای اروپایی، عدم تصویب FATF و عدم رابطه مالی با کشورها حرکت کنیم حتی اگر یک جادوگر هم رئیس جمهور شود نمی‌تواند تغییرات جدی در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به وجود بیاورد. ما نمی‌توانیم جزیره بسته‌ای را در کشورمان در نظر بگیریم که خودمان تولید و مصرف کنیم و بحث صادرات و واردات را جدی نگیریم و بعد هم توقع داشته باشیم که اشتغال زایی انجام شود و وضعیت معیشت و اقتصاد مردم رو به بهبود برود. من فکر می‌کنم کاندیداهای ریاست جمهوری باید برای مردم قابل فهم توضیح دهند که با شرایط موجود در این نظام سیاسی آیا راه‌حلی عملی نه شعاری برای برون رفت از این شرایط دارند یا خیر. به این شکل شاید بتوان مردم را قانع کرد چرا که دیگر دوره شعار دادن و زیبا صحبت کردن گذشته و فایده‌ای ندارد.
بسیاری مــعتقدند که نامزدهای ریاست جمهوری باید در موضوعات کلان و حتی ریز نیز برنامه محور باشند و به مردم برنامه ارائه دهند؛ از دیدگاه شما این رویه باید چگونه باشد؟
من معتقدم اگر کاندیدایی هم با این شرایط وجود داشته باشد رد شدنش از فیلترهای شورای نگهبان سخت است و الا ما افراد توانمند و برنامه محوری در کشور داریم که راهکارهایی دارند و در تغییر شرایط می‌توانند کمک کنند اما با محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌هایی که شورای نگهبان قائل می‌شود بسیار بعید است که این افراد امکان بروز و ظهور داشته باشند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار