| کد مطلب: ۱۰۱۱۱۰۳
لینک کوتاه کپی شد

نقش توافق با چین در کشاورزی و محیط زیست

عبدالحسین طوطیایی پژوهشگر كشاورزی

بسیاری از اقتصاددانان میان «توسعه» و «رشد» تفاوت قائلند. «رشد» بیشتر بر پارامترهای اقتصادی و كمی مانند درآمد سالانه یا تولید ـ كه در بلندمدت افزایش می‌یابد دلالت دارد. اما «توسعه» تحولات فكری و اجتماعی جامعه در حال رشد را نیز شامل می‌شود. محدوده «توسعه» گسترده‌تر از «رشد» و یك فرآیند چند بعدی است كه افزون بر بهبود تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساختارهای اجتماعی و اداری نیز می‌شود. از نظر هدف نیز «توسعه» علاوه بر افزایش كمی محصولات و خدمات، در برگیرنده دگرگونی كیفی در جامعه، توزیع عادلانه ثروت و درآمد، فقرزدایی، ایجاد اشتغال، رفع محرومیت و تامین رفاه عمومی و ترقی فرهنگی است. البته راهبرد «توسعه پایدار» به خصوص در نیم قرن اخیر كه جمعیت انسانی سیاره زمین به بیش از دو برابر افزایش یافته، جایگزین راهبرد «توسعه» پیشین شده است. «توسعه پایدار» توسعه‌ای را نشانه می‌گیرد كه طی فرآیند آن، ظرفیت منابع تجدیدناپذیر كاهش پیدا نكند. متاسفانه ارقام نجومی آسیب بر منابع تجدیدناپذیر از جمله آب، اراضی كشاورزی، جنگل و مراتع، معادن، سوخت‌های فسیلی و... كشورمان در پنج دهه گذشته، كارنامه‌ای مثبت از كارگزاران این نیم قرن را برای آیندگان ارائه نمی‌دهد كه خود بحثی جداگانه را می‌طلبد. كارنامه‌ای كه با هورمون درآمد نفت، نتیجه كاركرد بسیاری صاحبان منصب شد كه بر سریرها نشستند و به نام توسعه اما خود را آراستند. در حال حاضر كشور ما در آستانه دگرگونی دیگری قرار دارد. بحث بر سر تفاهمنامه 25 ساله با ابر اقتصاد نوپای چین هم‌اكنون تمامی فضای رسانه و شبكه‌های اجتماعی را با بیم و امید‌های صاحب‌نظران و كنشگران در خود تنیده است. در این مجال اندك و با آگاهی محدود از جزییات، بنا‌ی آن نیست كه به واكاوی این تفاهمنامه پرداخته شود. اما با توجه به تلقی اشتباه از مفهوم «رشد»، لازم می‌دانم كه نگرانی از غیبت روح «راهبرد توسعه پایدار» در این تفاهمنامه را پنهان نكنیم. در تاكید بر سه شاخه محوری نفت و گاز، توسعه زیرساخت‌ها و نیز همكاری‌های نظامی و امنیتی در این تفاهمنامه، به‌نظر می‌رسد اثری از افزایش بهره‌وری از ظرفیت‌های تولید كشاورزی و صیانت از بستر حیات به منزله اساسی‌ترین شاخص توسعه پایدار به چشم نمی‌خورد. این نگرانی آنگاه افزوده می‌شود كه سابقه مشاركت چین در زمینه برداشت آبزیان از آب‌های جنوب كشور در چند ساله اخیر را به خاطر آوریم. برداشت زیست ستیزانه‌ای كه اگر ابراز نگرانی پیگیر فعالان محیط‌زیست و آه و فغان صیادان منطقه نبود چه بسا اكنون نه از آب نشانی بود و نه از آبزیان و حتی از دوزیستان. اگر كه همكاری‌های چین از این پس هم بخواهد همانند آن برداشت صورت بگیرد بدون تردید هیچ نوری از رستگاری بر جبین چنین تفاهمنامه‌ای مشاهده نمی‌شود. البته كه از هر دولت خارجی و از جمله این ابراقتصاد نوپا نباید انتظار داشت كه در قرارداد‌های اینچنینی، دغدغه توسعه پایدار برای شریك تجاری خود داشته باشد. آنچه قا‌عدتا كشور میهمان بر آن پای می‌فشرد، افزودن هر چه بیشتر بر ارقام «رشد» در این نوع مشاركت‌هاست. فراموش نكنیم در شرایطی كه مردم ما بنای زندگی ماندگار و پایدار دراین خطه را دارند اما میزبان مجهز به ابزار و فناوری، تنها به افقی 25 ساله و نظایر آن می‌اندیشد. پس مراقب باشیم كه از ورای چنین مراوداتی، زمینی سوخته‌تر را به آیندگان نسپریم. با توجه به این اشارات و تاكید بر راهبرد توسعه پایدار، كشورمان در مسلخ رشد‌ی كاذب و ناپایدار قربانی شود.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار