عیدی در برهوت
احمد زیدآبادی روزنامهنگارو فعال سیاسی
در آستانه عید، التماسهای بیحاصلِ وزیر بهداشت را به هیچ گرفتیم و چون خانوادگی بیماری کرونا را از سر گذرانده بودیم، راهی سفر به کویر مرکزی ایران شدیم. ابتدا چند روزی را در نزدیکی بسطام در میان شکوفههای سرمازدۀ باغ اَوِرس به سر بردیم، باغی که دکتر ولیان از فعالان محیط زیستی شاهرود به یاری همکارانش، آن را به ثمر رسانده و به صورت تفرجگاهی آرام و با صفا در آورده است. بعد از آن از جنوب شاهرود، سر به دشت کویر گذاشتیم و از جاده خلوت و بیشانهای که از طرود میگذرد، به معلمان رسیدیم. در حین عبور از این منطقه با خود گفتم که اگر ماشین در این منطقه خراب شود، چه کنیم؟ جاده نه شانهای دارد، نه همسطح زمین است و نه عبور و مروری در آن جریان دارد؟ ماشین اما یاریمان کرد و از آن منطقه که عمدتا محل چرای شتران بود، بدون مشکل گذشت. فقط همینقدر بگویم که کویر در سرتاسرش هوایی توفانی و غبارآلود و پر گرد و خاک داشت و حلاوتی برای باز شدن دل و پرواز روح باقی نمیگذاشت! مردمِ تمام آبادیهای سراسر منطقه و شهرهای کوچک و بزرگ حواشی آن در استانهای اصفهان و یزد و کرمان و خراسان، از بارش اندکِ سال پیش به شدت نگران بودند و میگفتند چنین خشکسالی را به یاد ندارند. پوشش گیاهی همیشگی دشت و صحرا نیز بیرنگ و رو شده بود و اثری از طراوت بهاری در آن دیده نمیشد. با این وضع دلم سختتر از قبل گرفت. پای صحبت هر کس هم که نشستم چنان از مشکلات و گرفتاریهای بیشمار زندگی در سالهای اخیر مینالید که آه از نهاد سنگ برمیخاست. یک نفر را هم ندیدم که از این اوضاع راضی باشد حتی آنهایی که علیالظاهر وضع مالی نامناسبی نداشتند. جالب اینکه برای اغلب آنها کرونا اصلا مشکل به حساب نمیآمد و قرمز و نارنجی کردن شهرها را هم به توطئه دولت برای انحراف افکار عمومی از نایاب شدن مرغ و پیشگیری از تجمعات اعتراضی نسبت میدادند. بحث قرارداد 25 ساله با چین هم مورد توجه بود. اغلب آن را «فروش ایران به چین» و واگذاری بنادر و جزایر بخصوص جزیرۀ کیش به چینیها میدانستند و شماری هم میپرسیدند که واقعیت این ماجرا چیست و آیا اثری بر کاهش گرانی دارد یا نه؟ در واقع، در دورافتادهترین مناطق کشور نیز مردم درباره امور سیاسی از جمله انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، همان حرفهایی را میزدند که در کوچه و بازار تهران شنیده میشود. همگی سوگند یاد میکردند که در انتخابات شرکت نمیکنند اما همگی هم خاطر نشان میکردند که سوگند آن دیگری را جدی نگیریم، چرا که قبل از این هم، از این سوگندها خوردهاند اما در روز انتخابات، به دلایلی به آن پایبند نماندهاند! با این حال، بر این نکته هم تأکید میکردند که این بار با همیشه فرق دارد!
ارسال نظر