لاريجانی پاسخ ابهامها را بدهد
آرمان ملی - امید کاجیان: دولت ایران و ظریف این روزها در برابر انتقادات پیرامون سند 25 ساله باید جلوی دوربینها ظاهر شود و از آن دفاع کند. هرچند که این دفاع بیشتر حالت نمایشی به خود گرفته است. ظریف در آخرین پاسخگوییها در کلابهاوس با حضور خبرنگاران انتخابی که اجازه پرسش داشتند اظهاراتی را مطرح کرد. همه اینها درحالی است که هنوز کسی بهدرستی از مفاد این تفاهمنامه آگاهی ندارد و بهطور مشخص اعلام شده که چون این امر خواستهی چین است از همینرو نباید منتظر انتشار مفاد سند باشیم. در چنین شرایطی بیان شده است که به جز چین، توافق با روسیه نیز در دستور کار است. آنچه که در ظاهر امر پیداست این روزها حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور و ظریف بهعنوان وزیر خارجه بیشاز هرکس دیگری درمعرض پرسش هستند؛ اما آیا همهچیز آنگونه است که در ظاهر پیداست؟ در توافق 25 ساله اخیر، یکیاز موضوعاتی که کاملاً با سایر تفاهمنامهها تفاوت دارد، وجود شخصی بهغیر از مقامات دولتی در این ماجرا است که با صراحت وجــود و نــقش آن انکــار نمــیشود. حضــور علی لاریجانی بهعنوان مذاکرهکننده ارشد این سند با عنوان مشاور رهبری درحالیکه نه سمتی در
دولت و نه حضوری در مجلس دارد نیز معانی ویژهای به خود گرفت.
منصور حقیقتپور مشاور علی لاریجانی در گفتوگویی بیان کرد: مقام معظم رهبری برای اینکه کشور جمهوری اسلامی ایران از این مزیت استفاده کند و ملاحظات چین هم رعایت شود به علی لاریجانی مأموریت دادند که این بحث را جلو ببرد. اما در کنار این اظهارات، کمال خرازی رئیس شورای راهبری روابط خارجی گمانهزنیها را دوچندان کرد. طبق گفتة او دولت چین مصرّ است که نمایندهای از نظام نیز در این کار دخیل باشد. بنابراین لاریجانی بهعنوان مشاور رهبری، چنین نقشی را ایفا کرده است تا تداوم این همکاری تأکید شود. اظهاراتی که بار دیگر جایگاه دولت و وزارت خارجه را در این قرارداد مانند سایر مسائل دیگر زیر سؤال میبرد. برخی چنین مسئلهای را به معنای دور زده شدن دولت به شمار میآورند و بعضی نیز میگویند از آنجایی که دولت کمونیست چین حکومتی ثابت و پایدار دارد برهمین مبنا نظام ایران را نیز دولت حسن روحانی که تا چندی دیگر عمرش به پایان میرسد بهشمار نیاورده است. اما در چنین شرایطی تنها ظریف و روحانی در سیبل مطالبات مردم برای پاسخگویی در برابر این تفاهمنامه قرار گرفتهاند. هرچند این نخستین باری نیست که وزارت خارجه ایران و دولت در برابر برخی
مسائل بهطور اساسی نقش اولیه و کلیدی را نداشتهاند. بهطور مثال پیشتر نیز بعضی سفرهای علی اکبر ولایتی به روسیه در راستای تبیین سیاستها با پوتین سؤالبرانگیز بوده است.
همچنین در نمونهای دیگر، حضور بشار اسد در ایران را میتوان مثال زد که وزارت خارجه از آن اطلاع نداشته است؛ به نحوی که استعفای موقتی ظریف را در پی داشت. این اواخر نیز میتوان به تلاش ناکام قالیباف اشاره کرد که میخواست در راستای تبادل پیام رهبری، دیداری با پوتین ترتیب دهد. این نمونهها همواره این نکته را گوشزد میکند که بهطور اساسی بنا نیست دولت در همه مسائل سیاست خارجه نقش کلیدی یا تصمیمساز داشته باشد و یا تصمیمگیری کند. اما حساسیت قرارداد 25 ساله این سؤال را مطرح میکند که چرا در پاسخگویی امروز، فقط ظریف و دولت مطرح میشوند و کسانی مثل علی لاریجانی بهعنوان نماینده اصلی، خود را پاسخگوی ابهامات موجود در این قرارداد نمیداند؟ شخصی که بهطور قطع، نه تنها از مفاد تفاهمنامه بلکه از چرایی تصمیمات گرفتهشده در این زمینه نیز آگاه است و اکنون باید مردم را در جریان بگذارد؛ چراکه او امین نظام نام گرفته است.
دولت را دور زدند؟
قاســم محبعــلی کارشناس مسائل امور بینالملل درباره اظهــارات کمــال خــرازی و اصـرار چین بر رایزنی با کسی بهغیر از دولـت به «آرمان ملی» گفت: بــهطـور اســاسـی سـیستـم چــیــن با توجه به این که غیر انتخاباتــی است ترجیـح میدهد با بــخشهایی که قرار نیست تغیـیر کنند و مادامالعمر و مستقرند و تابع تحولات سیاسی نیستند، رایزنی کند. از سویی دیگر باید این نکته را بپذیریم که دولت در امور اساسی سیاستهای خارجه امنیت و منافع ملی نقش تصمیمگیر یا تصمیمساز ندارد، ممکـن است پیشنهاداتی مطرح کند، اما درنهایت در حد یک شهرداری بزرگ در راستای اجرای سیاستها است. تصمیمگیریها در خارج از دولت صورت میگیرد. سیاستهای منطقه، برجام و... برای دولت در واقعیت تصمیمگیری میشود. بهترین دولت، دولتی است که تصمیماتی که به آن ابلاغ میشود را خوب اجرا کند. درباره این قرارداد نیز بهطبع چین مذاکره اصلی را با بخش غیر انتخابی و تغییرناپذیر انجام داده است. همچنین آقای خرازی بهطور مشخص اعلام کرده که مذاکرهکننده اصلی آقای لاریجانی است.
او درباره اینکه چرا امروز علی لاریجانی به ابهامات و پرسشها پاسخ نمیدهد و تنها این دولت است که گاهی در اینباره اظهار نظر میکند، گفت: در اینجا نقش رسانهها بسیار مهم است. رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی بودند که دولت را مجبور کردند به بخشی از نمونههای یادشده پاسخ دهد و بخشهایی از مفاد قرارداد هرچند به صورت کلی اعلام شود. بهطور اساسی باید دید در اینباره چــه میــزان عــزم پاسخگــویــی وجــود دارد. ازســویی علی لاریجانی چون در موقعیت اجرائی نیست خود را موظف به پاسخگویی نیز نمیداند و بههمین علت توپ در زمین وزیر و یا رئیسجمهور است که در قالب عرف بینالمللی عمل و یا اظهار نظر کنند.
البته به نظر میرسد کسی نیز علاقهمند به پاسخگویی نیست و دولت بهعنوان چهرهای تزیینشده پیش رو قرار گرفته است. بااینحال رسانهها باید در حد توان تلاش کنند تا به پاسخ برسند و حتی لاریجانی را نیز به این کار وادارند. اگر همین فشار رسانهها نبود کسانی مثل خرازی اعلام نمیکردند که مسئول مستقیم این موضوع لاریجانی و بخشی غیر از دولت بوده است.
ارسال نظر