تازه داماد جسد زنش را آتش زد
دانشجوي دکتراي کامپيوتر که نامزدش را با جريان برق کشته بود پاي ميز محاکمه اتهامش را منکر شد و ادعاي عجيبي را مطرح کرد. رسيدگي به اين پرونده از بهمنماه سال 98 بهدنبال وقوع آتشسوزي در خانهاي در غرب تهران آغاز شد. آتشنشانان پس از مهار شعلهها با جسد دختر 34 سالهاي بهنام «ناديا» روبهرو شدند که در اتاقخواب بود. جسد با دستور قضائي به پزشکي قانوني منتقل شد و کارشناسان اعلام کردند دخترجوان احتمالا قبل از آتشسوزي جان سپرده است. وقتي پزشکي قانوني علت مرگ «ناديا» را برقگرفتگي اعلام کرد و ماموران پليس دريافتند نامزد 36 ساله وي که مهندس کامپيوتر بود در زمان وقوع آتشسوزي در پارکينگ خانه حضور داشته است. «سعيد» بهعنوان نخستين مظنون تحت بازجويي قرار گرفت. وي سعي داشت پليس را گمراه کند، اما سرانجام به اختلاف با نامزدش و به قتل وي قبل از آتشسوزي اعتراف کرد. «سعيد» در تشريح جزئيات ماجرا گفت: «من و «ناديا» سال 85 هر دو دانشجو بوديم. ما در دانشگاه باهم آشنا شديم و آشنايي ما چندين سال طول کشيد. ما به يکديگر علاقهمند شديم و 4 سال قبل باهم عقد کرديم. اما، چون خانوادهام شهرستان هستند و من بهتنهايي در تهران زندگي ميکنم در خانه مجردي «ناديا» زندگي ميکردم». وي ادامه داد: «من دانشجوي دکتراي رشته IT بودم و وضع مالي بدي نداشتم، اما «ناديا» زيادهخواه بود. او از من توقع داشت تا مدام او را به سفر خارج از ايران ببرم. من حتي خانهام را بهنام او سند زده بودم، اما «ناديا» ميخواست ماشينم را هم بهنامش سند بزنم. آخرينبار در خانه باهم بحث کرديم و درگيري ميان ما بالا گرفت. «ناديا» قهر کرد و به اتاقخواب رفت. من از رفتار او خسته شده بودم. به همين خاطر در يک لحظه فکري به ذهنم رسيد. من سيمبرق را برداشتم و در حالي که نامزدم خواب بود دو شاخه را به پريز برق وصل و سيم را به بدن «ناديا» متصل کردم. نامزدم مقابل چشمانم جان سپرد و من همان موقع اتاقخواب را آتش زدم. سپس به انباري خانه رفتم و مشغول کار شدم تا پليس را گمراه کنم». بهدنبال اعترافهاي مهندس جوان و بازسازي صحنه جرم، وي در شعبه دوم دادگاه کيفري يک استان تهران پاي ميز محاکمه ايستاد. در ابتداي جلسه پدرومادر دخترجوان براي داماد سابقشان حکم قصاص خواستند. وقتي «سعيد» در جايگاه ويژه ايستاد، اتهام قتل را نپذيرفت و ادعاي عجيبي را مطرح کرد. وي گفت: «باور کنيد من تحت فشاررواني در پليس آگاهي به قتل نامزدم اعتراف کردم. من عاشق همسرم بودم و هيچ اختلافي با او نداشتم. من آن روز در انباري خانه مشغول به کار بودم و نميدانم چرا خانه آتش گرفت. حتي نميدانم چه کسي به خانهام رفته و آنجا را به آتش کشيده است. «ناديا» قطعا بهخاطر آتشسوزي دچار برقگرفتگي شده و جان سپرده است. من دستي در اين ماجرا نداشتم». بنا بر اين گزارش، در پايان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأي صادر کنند.
ارسال نظر