رفیقکشی بهخاطر 14میلیون تومان
مرد آرايشگر وقتي 14 ميليون تومان از دوستش قرض گرفت براي اينکه پول را پس ندهد او را به قتل رساند. ساعت 3 بامداد يکشنبه رهگذري در حال عبور از بزرگراه فتح بود که متوجه خودروي پرايد سبز رنگي کنار بزرگراه شد. مردجوان از روي کنجکاوي به سراغ پرايد رفت و صورتش را به شيشه نزديک کرد تا داخل خودرو را ببيند. او با ديدن يک تکه فرش که روي صندلي عقب افتاده بود به موضوع مشکوک شد، اما وقتي با دقت بيشتري نگاه کرد ناگهان پاهاي يک مرد را که از زيرفرش بيرون زده بود، ديد و وحشتزده با پليس تماس گرفت.
انتقال جسد
دقايقي بعد تيم بررسي صحنه جرم راهي محل حادثه شدند؛ در بررسيهاي صورتگرفته مشخص شد جسد مردجواني که داخل فرش پيچيده شده کفش ندارد همين موضوع نشان ميداد که قتل در محل ديگري رخ داده و قاتل يا قاتلان پس از جنايت، جنازه را به آنجا منتقل کردهاند. در نخستين گام، کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت به استعلام شماره پلاک خودروي پرايد پرداخته و هويت مالک شناسايي شد. مردجوان وقتي به محل رفت با مشاهده جسد گفت: اين جنازه برادرم، «حسام» است، او ديشب به سراغم آمد و گفت ميخواهد جايي برود و نياز به خودرو دارد. من هم ماشينم را در اختيار او قرار دادم.
فرضيههاي جنايت
بدينترتيب هويت مقتول 40 ساله شناسايي و در بررسيهاي بعدي مشخص شد وي حسابدار يک شرکت بوده است. برادرش در ادامه به ماموران گفت: از يکسال قبل برادرم به دختر يک تاجر معروف دل سپرده بود؛ در اين يکسال پدر دختر مخالف ازدواج آنها بود، اما پس از مدتها، قرار شد برادرم بههمراه خانواده به خواستگاري اين دختر برود. به دستور بازپرس حبيبا... صادقي جسد براي مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشکي قانوني منتقل شد. با اين احتمال که قتل پسرجوان مربوط به خواستگارياش باشد، تحقيقات روي اين موضوع متمرکز شد، اما هيچ مدرکي در اين رابطه بهدست نيامد و اين شاخه از تحقيقات با بنبست مواجه شد.
هويت قاتل
همزمان کارآگاهان اداره دهم دادسراي امور جنايي پايتخت به بازبيني دوربينهاي مداربسته اطراف محل کشف جسد پرداختند. دوربينها نشان ميداد مردي پس از رهاکردن خودروي پرايد سبزرنگ؛ سوار بر يک خودروي سواري ديگر شده و آنجا را ترک کرده است. در حالي که تصوير متهم بهدست آمده بود، تيم تحقيق به سراغ دوستان و آشنايان مقتول رفتند. بررسيها نشان ميداد، «حسام» مدتي است با مردي بهنام «خسرو» آشنا شده و آخرينبار براي ديدن «خسرو» راهي قلعه حسنخان شده است. از آنجا که تصاوير دوربين چهره «خسرو» را ثبت کرده بود کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت راهي محل زندگي «خسرو» شده و او را دستگير کردند. مرد 50 ساله در تحقيقات اوليه به قتل «حسام» در خانهاش اعتراف کرد. باتوجه به اينکه محل جنايت در قلعه حسنخان و خارج از تهران بود، با قرار عدم صلاحيت پرونده براي رسيدگي به دادسراي قلعه حسنخان ارجاع خواهد شد.
با مقتول چطور آشنا شدي؟
4 ماه قبل بههمراه دوستانم به قهوهخانه رفته بودم. «حسام» با يکي از دوستانم آنجا بود و بعداز آن هم دوستي ما آغاز شد.
چرا او را کشتي؟
من از شهرستان محل زندگيام به قلعه حسنخان آمده بودم به اين تصور که کار و کاسبي در پايتخت و شهرهاي اطرافش بهتر است. در آنجا آرايشگاهي راه انداختم و کار ميکردم، اما بهخاطر کرونا کارم کساد شد. اوضاع زندگيام آنقدر بد شد که نتوانستم حتي ماهي يک ميليون تومان اجاره خانهام را پرداخت کنم و اين تاخير اجاره به 9 ماه کشيد. اوضاع ماليام به قدري بد شد که 4 ميليون تومان هم نزول گرفتم و بايد با سود 6 درصد آن را پرداخت ميکردم. وقتي با «حسام» دوست شدم و فهميد که اوضاع ماليام خيلي بد است گفت: «ناراحت نباش من کمکت ميکنم». 15 روز قبل از جنايت به خانهام آمد و گفت 14 ميليون تومان بهت قرض ميدهم و هر زماني که پول داشتي به من برگردان».
در جواب اين خوبي او را به قتل رساندي؟
ميدانستم اگر اين پول را بگيرم نميتوانم پس بدهم براي همين تصميم به قتل گرفتم. شب حادثه زماني که «حسام» 14 ميليون تومان پول را داد وسوسه شدم و با ميله آهني چندين ضربه به او زدم. بعدهم جسد را داخل فرش گذاشته و سوار بر خودروي برادرش و خودرو را در بزرگراه فتح رها کردم.
ارسال نظر