علی دایی: من تلویزیون را دوست ندارم!
آرمان ملي - مطهره شفيعي: نه ورزش به صداوسيما! رابطه اهالي ورزش کشور مدتهاست با اهالي جامجم تيره و تار شده است. صداوسيما حتي حاضر به پذيرش اهالي خودش هم نيست که با ورزش بهويژه فوتبال ميانه خوبي دارند مانند آنچه با عادل فردوسيپور کردند و منجر به حذف او از گزارشگري مسابقات مهم شد. البته فوتباليستها هم تمايل چنداني براي قرار گرفتن در جلوي دوربين صداوسيما ندارند چراکه بسياري از تيمهاي فوتبال و فوتباليستها از عملکرد اين سازمان شاکي هستند. علي دايي از جمله چهرههايي است که ديروز براي بازي تيم منتخب 98 و سرخابيها به ورزشگاه آزادي رفته است. او لحظهاي وارد شد که علي پروين قصد داشت با يکي از دوربينهاي تلويزيوني مصاحبه کند. پروين تا دايي را ديد گفت: «تو بيا مصاحبه کن!» سرمربي سابق پرسپوليس هم با خنده گفت: «من تلويزيون را دوست ندارم.» علي دايي با ميليونها مخاطب در شبکههاي اجتماعي ثابت کرده است که هيچ نيازي به صداوسيما ندارد و متاسفانه يا خوشبختانه تاثيرگذاري بيشتري نسبت به برنامههاي تلويزيوني دارد.
مرور هجمههاي صداوسيما به دايي
سال 95 بود که باشگاه خبرنگاران جوان مدعي شد: «علي دايي سرمربي تيم فوتبال سايپا در پايان بازي با پرسپوليس و تساوي يک - يک در ليگ برتر فوتبال با پرسپوليسيها درگيري فيزيکي پيدا کرد و در اين حين به خبرنگار باشگاه خبرنگاران نيز سيلي زد. اين اتفاق در حالي افتاد که خبرنگار ما قصد داشت از درگيري بهوجودآمده خبر تهيه کند و البته بهصورت دوستانه به دايي متذکر شد که اين درگيريهاي فيزيکي در دوربينها ثبت ميشود که دايي به او حمله کرد و به صورت وي سيلي زد.» پس از آن هم دايي تاکيد کرد ديگر با صداوسيما مصاحبه نخواهد کرد. روابط علي دايي و صداوسيما از سال 96 تيرهتر شد. 4 اسفند 96 بود که اميرحسام شجاعي، بازيگر سينما و تلويزيون ادعا کرد در هتل محل اقامت تيم سايپا از علي دايي کتک خورده است! علي دايي در واکنش به اين شايعه اظهار داشت: «عذر ميخواهم اصلا شجاعي چه کسي هست، شما که نميتوانيد شنيدههايتان را بدون اينکه صحت و سقمش را بدانيد بيان کنيد. اين چه حرفهايي است که اعلام ميکنيد، هر کسي ميتواند هر حرفي بزند. دايي همچنين گفت: متاسفم که برخي چشمهايشان را ميبندند و صداوسيما هم به برخي افراد به راحتي تريبون ميدهد تا با آبروي آدمها بازي کنند.» صداوسيما تمايلي به بهبود روابط با علي دايي نداشت و از هر فرصتي براي تخريب او استفاده کرد. در ارديــبــهشــت 98 هم علي دايي از تيم سايپا کنار گذاشته شد. دايي پس از اخراج که به عقيده بسياري از ورزشيها احساسي بوده است، در يک کنفرانس مطبوعاتي حملات تندي را با ادبيات هميشگياش عليه باشگاه سايپا و مديريت مجموعه ابراز داشت که مثل هميشه جنجالآفرين شد. حمله دايي به مديرعامل فعلي سايپا که به گفته خود دايي نام و فاميلياش را تغيير داده است و همچنين جملاتي نظير «من سه بار در جمهوري اسلامي به خاطر احقاق حقم اخراج شدم» کليدواژههاي کنفرانس مطبوعاتي سرمربي سابق تيم ملي بود که در رسانهها بازتاب زيادي داشت. بعد از تمام اين هياهوها که بيشتر يک جنگ فوتبالي بين دايي و باشگاه سايپا به نظر ميرسيد، اخبار 20:30 در يک گزارش چهار دقيقهاي به ماجرا ورود کرد و علي دايي را در گوشه رينگ قرار داد. در اين گزارش که صحبتهاي دايي را پراکنده و بدون پس و پيش پخش ميکرد و هدفمند طراحي شده بود، علي دايي شخصيتي نشان داده شد که دنبال پول است و براي رسيدن به پول حاضر است هر کاري بکند.
سکوت دايي شکست
هجمههاي صداوسيما به علي دايي ادامه دارد و او در آذر سال جاري تصميم گرفت سکوت خود را بشکند. دايي گفت: واقعا هميشه براي اينکه خودم و خانوادهام همگي در سلامت کامل به سر ميبريم، کسي هم از ما طلبي ندارد و تمام عمرم با آبرو و حيثيت زندگي کردم خدارا صدهزار مرتبه شکر ميکنم. مثلا چند وقت پيش زماني که براي بازي به رشت رفته بوديم يک شخصي که هنرپيشه بود ادعا کرد که من او را کتک زدهام. 20:30 هم فورا اين خبر را پخش کرد. چطور ممکن است که دادگاه فقط آن فرد را محکوم و جريمه مالي کند. بدون اينکه اصلا با من صحبت شود و کسي نظر من را بخواهد. يا مثلا طي دوسالي که سايپا بودم مدام ميگفتند که دايي قرارداد 1ميليارد و 200ميليون توماني دارد ولي نميگفتند که من يک پيشنهاد کاري 7ميلياردي را رد کردم. خيلي وقت است با کساني که بخواهند راجع به من اشتباه صحبت کنند کاري ندارم خداراشکر کار من را راحت کردند چرا که ديگر با صداوسيما مصاحبه نميکنم. چون دوسهبار چنين اتفاقاتي افتاده. خيلي وقت است با کساني که بخواهند راجع به من اشتباه صحبت کنند کاري ندارم. شما ميتوانيد نقدم کنيد ولي بايد آن را درست، مودبانه در چارچوب و بدون غرضورزي انجام دهيد. چرا که در غير اين صورت موضع شما برايم کاملا مشخص است.
منتظر اولين پرواز
کاپيتان و سرمربي سابق تيم ملي با حضور در باشگاه اورتون ميتواند نخستين نماينده مربيان فوتبال ايران در انگليس باشد؛ اتفاقي بزرگ براي چهرهاي بزرگ که به همين زوديها بار سفر ميبندد و در مربيگري هم لژيونر ميشود. البته اگر ويروس کرونا نبود، شايد تا امروز توافق ميان دايي و اورتون نهايي ميشد و بعد از ســالها و بــهجـاي ملاقــات با عليرضا حقيقي، محمدرضا گلزار و داريوش فرضيايي، او را دوباره در قامت مربي ميديديم.
ارسال نظر