آرمان ملی- مجلس نمايندگان ديروز به پيشنويس لايحه استيضاح ترامپ راي داد ولي به احتمال زياد در مجلس سنا که تقسيم راي بين جمهوريخواهان و دموکراتها 50-50 است، شاهد دوسوم آراي موافق نخواهيم بود و رد ميشود. با اينکه کمتر از يک هفته تا پايان دوره رياستجمهوري ترامپ باقي است ولي بحث استيضاح او مطرح است؛ براي اينکه رقابت بين دو حزب ايجاب ميکند از هر فرصتي استفاده کنند. به هرحال يک رويداد غيرمتعارف در فرآيند انتخابات و تاييد آراي الکترال در کنگره آمريکا رخ داده و به همين دليل با عکسالعمل حزبي مواجه شده که ميخواهد به نفع خود بهرهبرداري کند تا آنجا که ممکن است پرونده ترامپ سنگين شود و ديگر به لحاظ سياسي از صحنه فعاليتها کنار رود و امکان حضور در انتخابات بعدي هم نداشته باشد. درحقيقت از اين مسير ضربهاي به موقعيت حزب جمهوريخواه به خاطر اينکه از ترامپ حمايت کرده نيز وارد ميشود. اما به نظر ميرسد جرياني که ترامپ راه انداخته به اشکال ديگر احتمال ادامه دارد، حتي اگر ترامپ رهبري آن را به عهده نگيرد. شکاف طبقاتي در آمريکا زياد است و دموکراسي آمريکا خسته و فرتوت است و نميتواند به نيازهاي جامعه امروز پاسخ دهد. يک دموکراسي بيشتر فکري که در ظاهر انتخابات آزاد ولي در محتوا ايرادهاي زيادي بدان وارد است. با نگاهي به آمار، چندين ميليون خانهبهدوش و آواره آمريکايي که براي يک وعده غذا به موسسات خيريه، کليسا و کمکهاي دولت متکي هستند، واقعيتي است در مقابل يک خانواده ششنفره که به اندازه يک سوم جمعيت ثروت دارد و 30، 40 نفر ميلياردر آمريکايي که بيش از نصف ثروت آمريکا را در اختيار دارد. واقعيت اين است که مشکلات آمريکا زياد است و ترامپ بهطور تصادفي سر کار نيامده، يعني بستر ظهور کسي مثل ترامپ يا هرکس ديگر که بتواند اعتراضات مردم آمريکا را هدايت کند، وجود دارد. ترامپ با سياستهاي پوپوليستي اين نقش را ايفا ميکرد ولي ممکن است در آينده افراد ديگري پيدا شوند که بهتر از ترامپ بتوانند اين نارضايتي را مديريت و از آن بهرهبرداري کنند. به نظر ميرسد اگر ترامپ خودش هم کنار رود- که به اين راحتي کنار نخواهد رفت- هواداران جدياش از ميان آن 75ميليون در آينده دست به اقداماتي خواهند زد که شکل بينظمي و شورش خواهد داشت. اعتراضات گستردهاي صورت ميگيرد که با توجه به تعداد افراد مسلح در آمريکا و هواداران ترامپ که بيشتر به افراطيگري تمايل دارند، احتمالا آمريکا را وارد فضاي متفاوتي خواهند کرد که يکي از ويژگيهاي آن بيثباتي و بينظمي خواهد بود. جو بايدن در شرايطي وارد کاخ سفيد ميشود که برجام ديگر اولويت ندارد و مسائل داخلي و مقابله با بيماري کرونا، اولويت اول است و به خاطر مشکلاتي که بعد از بهدست گرفتن قدرت با آن مواجه شده و نارضايتيهايي که وجود دارد، به دنبال ترميم شکافهاي داخلي خواهد بود. به نظر ميرسد در رابطه با برجام يک مسير بسيار طولاني طي خواهد شد، اگر هم قرار باشد دوباره مذاکراتي صورت بگيرد. البته نشستهايي ميتواند وجود داشته باشد و پيغامهايي هم ميتواند رد و بدل شود ولي براي اينکه نتيجه گرفته شود آمريکا بايد گامهاي عملي بردارد و براي بايدن برداشتن اين گامها خيلي راحت نخواهد بود. گامهاي اوليهاي مثل برداشتن موانع بانکي براي اينکه پولهاي بلوکهشده ايران به حسابهاي ايران واريز شود، از جمله اقداماتي است که نميتواند بهراحتي انجام دهد. درحقيقت براي اينکه فرآيند مذاکرات نتيجهبخش باشد، طرفين بايد وضعيت همديگر را بهدرستي درک کنند. در ايران مجلس با نيت اينکه به دولت هرچه بيشتر فشار آورد تا از آن طريق درخواستهايي را مطرح کند تا شايد آمريکاييها تحت فشار قرار گيرند و زودتر به بازگشت برجام و تعليق يا برداشتن تحريمها تن دهند و در آن سو، آمريکا مشکلات داخلي بيشتري دارد و بهگونهاي حرکت ميکند که ايران بايد در حوزههاي خاصي مثل فعاليتهاي موشکي و غيره تغيير رفتار دهد. به نظر ميرسد اين دو خط از همديگر فعلا خيلي فاصله دارند تا اينکه راهي براي رسيدن به همديگر پيدا کنند.